آرشيو وبلاگ وايت هاوس

Saturday, April 08, 2006

اسفند 1383

جمعه، 28 اسفند، 1383
جنبش جديد

فکر می کنم بهتر است شروع کنم همينجا به انگليسی وبلاگ نوشتن تا کمی هم انگليسی نوشتنم تقويت شود. به مجيد و مريم هم پيشنهاد می کنم انگليسی بنويسند و همچنين اشتباهات من رو گوشزد کنند.
¤ نوشته شده در ساعت 15:30 توسط عضو ارشد کاخ سفید
پيام هاي ديگران ( بايگاني شده )( بايگاني شده )

جمعه، 28 اسفند، 1383
به ما دروغ گفتند

به نظر می رسد نياز مردم ايران به پاک شدن ذهن ها از دروغها بسيار بيشتر از نيازشان به تراکتور و کمباين و ... باشد. در همين راستا شعر به ما دروغ گفتند از نصرت رحمانی به خاطرم می رسد.

مهدی

به ما دروغ گفتند

آری...غريب فريبی بود

بافندگان لاف نوشتند:

{خرابه های ری کنار تهران است}

خوانديم ــ گرچه تلخ فريبی نبود بيش.

در قلب های کوچک ما

درد شکنجه ها

با شيون غمين همان ترکه های خيس

فرياد می زدند:

ــ ويرانه های تهران کنار ری روييد!

آری فريب بود.تلخ فريبی

لافندگان به ياوه نوشتند:

ــ ((نان و پنير لذيذ است))

اما

يک عمر سق زديم

نان و پنير لذت نداشت!

ای کاسه های داغ تر از آش

هر واژه حلقه زنجير

هر جمله ميله ای

و هر کتاب زندان بود

شب ها و روزها

بيهوده سر به ميله ی هر جمله کوفتيم

از لای ميله ها

در انتظار گذشت زمان چشم دوختيم

خاموش سوختيم

خاموش

باری زمان گذشت و زنگ مدرسه ناليد.

لافندگان هرزه نوشتند:

ــ ((دين ترياک توده هاست

آيين برده هاست.))

ترياک توده ها

ترياک بود؛ همان ترياک

باور نمی کنيد

دارندگان دين

ترياکی اند؟

و...

ترياک خانه ها ز مساجد فزون ترند

باور نمی کنيد؟

لافندگان به خيره نوشتند:

ــ((مطرح نيست!

اين خشک کشتگاه تشنه ی خون است))

باريد اشک و خون

بر خاک دلمه بست.

از کشتگاه خشک

چيزی بجا نماند.

از ما گذشت

اما...فريب بود؛ تلخ فريبی!

فرياد می کشند هزاران سياه بخت:

ــ سعادت

هر چهارشنبه در اين شهر اطراق می کند.

فرياد می کشند:

ــ قلک هر طفل

بايد تهی شود

بايد تهی شود

خوشبختی مهمان شهر ماست

بيچاره کودکان!

خوشبختی؛ ای گدا

خوشبختی!ای حريص شکمباره!

بس نيست

آخر ؛ بگو...بگو...

از جان ملتم

از جان کودکان تو چه می خواهی؟

بس نيست؟

زنجير باف ها

بافنده لاف ها!

((نصرت رحمانی))

منبع:http://www.yekzendebegoor.persianblog.com






¤ نوشته شده در ساعت 15:27 توسط عضو ارشد کاخ سفید
پيام هاي ديگران ( بايگاني شده )( بايگاني شده )

جمعه، 28 اسفند، 1383
دانشجوها

زمانی دانشگاه تبريز که ساختمانهای اصلی اش هنوز آماده نشده بود ساختمانهايی را در اطراف ميدان ساعت تبريز در نزديکی مغازه کفاشی پدربزرگم اجاره کرده بود و پدربزرگ ما هم شاهد دانشگاه رفتن دانشجويان بود. لکن از درس خواندن اينها فقط شطرنج بازی کردنشان را ديده بود و آن زمانها می گفت:(( چند سال می آيند در دانشگاه شطرنج بازی می کنند و بعد هم می گويند مهندس شديم و دکتر شديم.))

حالا ملت ايران هم که اينقدر وبلاگ نويسی ما را می بينند پيش خودشان فکر خواهند کرد که مهدی صبح تا شب و شب تا صبح پای اينترنت هست و الکی ... شده .

مهدی
¤ نوشته شده در ساعت 15:3 توسط عضو ارشد کاخ سفید
پيام هاي ديگران ( بايگاني شده )( بايگاني شده )

جمعه، 28 اسفند، 1383
سالنامه روزنامه وزين شرق

روزنامه وزين شرق سالنامه اش را در اينترنت هم منتشر کرده است. البته اين مقالات اين سالنامه ارزشمند است و کسانی که در ايران هستند بهتر است نسخه ای از آن را بخرند تا هم در طول نوروز بدون نياز به کامپيوتر آن را مطالعه کنند و هم کمکی به اين روزنامه وزين شود.

امروز بخش اقتصادی اين سالنامه را می خواندم. مقاله ای ارزشمند در باره احمد توکلی دارد که به زندگی اين شخص پرداخته و ديدگاههای اقتصادی او را توضيح داده هست. توکلی چنان که بر می آيد آدم با هوشی هست ولی به نظر می آيد ((به عشق تئوری اقتصادی خود گرفتار شده است)).

در بخش ديگری از اين سالنامهhttp://www.sharghnewspaper.com/sal/html/spc10.htm#s201345

در مقاله ای پر از اشتباه به کارنامه پيکان پرداخته شده است و نويسنده با الفاظی مانند بورژووا- تحت حمايت دربار و... به جنگ احمد خيامی رفته (به لفظ خانواده خيامی و شرکتی که تاسيس کردند تاکيد داشته چنانچه گويي ثروتشان را از عهد نيکلا داشتند و در ايران دنبال جاپای سرمايه گذاری می گشتند يا عامل انگليس بودند و می خواستند برای يک کارخانه انگليسی جای پا پيدا در خاورميانه بازکنند- خير! احمد خيامی از شاگرد مکانيکی به ايران ناسيونال رسيد و برای انتخاب پيکان از بسياری از خودروسازیهای جهان بازديد کرده بود و نوکر انگليس نبود)و دو بار نيز تاکيد کرده است که پيکان قبل از ورود به ايران يازده سال توليد می شده است.

من قبلا تاريخچه پيکان را از سايتهای مختلف پی گيری کرده ام و ليکن آنچه که جميع اين سايتها* ::اذعان می دارند خودرويی با شکل و شمايل پيکان*** با نامهای هانتر و اروو و سانبيم و اونجر از اکتبر سال ۱۹۶۶ که پاييز۱۳۴۵ شمسی می شود پا به عرصه وجود گذاشتندکه دقيقا همان سالی می شود که به اعتراف نويسنده، خيامی کارخانه اش را راه اندازی کرده است.

بايد دانست که اين جماعتی که احمد خيامی را دزد و استعمارگر و بورژووا می دانستند پس از مصادره کارخانه احمد خيامی همان محصول را ۲۵ سال ليسيدند.

به عقيده من احمد خيامی جز برکت برای ايران چيزی نداشت و لکن ما اينگونه با او برخورد می کنيم در آخر هم خودمان متضرر می شويم. جای تعجب نيست که هوندا در ژاپن و فورد و ميکرو سافت در آمريکا بوجود می آيند.

مهدی

++...اما پيكان در سايه حمايت هايى كه از وجود بورژواهايى چون «خيامى» مى شد، توليد خود را آغاز كرد. فروش اقساطى هم شيوه اى بود كه باعث شد پيكان به سرعت توانست جاى خود را در بين ايرانى ها باز كند. نخستين قيمت ها از فروش پيكان ۷ تا ۱۰ هزار تومان و به تدريج با ۱۵ هزار تومان ثابت ماند. پيكان با دو مدل كارلوكس و دولوكس توليد شد و به تدريج شش مدل وانت، كار، جوانان، تاكسى، اتوماتيك و دولوكس به بازار آمد. اين تنوع موجب شد تا به تدريج طبقه كارمند دولت مشترى پر و پا قرص پيكان شوند.

*اين سايتها عموما از طرف شرکتها، يا کلکسيونرها يا فروشندگان قطعات يدکی خودرو (بازسازی خودرو های قديمی يکی از تفريحات علاقمندان کارهای صنعتی در اروپا و آمريکا هست) اداره می شود و من آنها را قابل اعتماد تر از حرفهای نويسنده ای که در ايران و دور از انگليس و احمد خيامی نشسته می دانم

http://www.histomobile.com/histomob/internet/257/histo02.htm

http://www.uniquecarsandparts.com.au/car_info_hillman.htm

http://www.motorbase.com/vehicle/by-id/751/

http://www.motorbase.com/vehicle/by-id/1114/

http://www.british-classic-cars.com/gbcc.htm



:: طراحی موتور خودرو پرهزينه هست و معمولا در چندين مدل از يک نوع موتور استفاده می شود لذا اين احتمال هست که موتور پيکان قديمی بوده باشد.-بايد توجه داشت که مشکل فعلی پيکان طراحی بدنه آن می باشد که باعث اتلاف بالای انرژی می شود - موتور پيکان با اندکی تغيير در پژو آر دی استفاده شده است و به عقيده من که چندين بار مسافتهای طولانی را با آر دی طی کرده ام اين استفاده موفقيت آميز بوده است. طراحی موتور پيکان به گونه ای هست که با ابزارهای ارزان قيمت قابل ساخت هست و اين موجب ارزان در آمدن پژو آردی نسبت به پژو ۴۰۵ می شود::

موخره:‌ من خودرو های ساخت گروه روتس و شرکايش را جستجو کردم و موتور ۱۷۲۵ سی سی را روی هيچ کدام از خودرو های قبل از ۱۹۶۶ نديدم. اين بدان معنی است که موتور پيکان نيز طرح سال ۱۹۶۶ بوده است.

*** من طراحی اتاق پيکان را يکی از بهترين طرحهای آن زمان می دانم که سازگاری بسياری با جامعه ايرانی داشت، سدان جمع و جور و آبرو داری که هم به درد مسافرت و تفريح می خورد، هم به درد سرکار رفتن و هم به درد مسافر کشی. ، اگر رنو ۵ و ژيان و آريا (رامبلر) و ... که البته در اروپا و آمريکا بسيار محبوبتر از پيکان در انگلستان بودند،‌ در ايران موفقيت پيکان را نداشتند به اين دليل هست که سازگاری کمتری با نيازهای جامعه ايرانی داشتند.

در اروپا يا آمريکا هزينه خريد خودرو (بدون هزينه سوخت و ماليات و بيمه) چيز قابل ملاحظه ای نيست و افراد به راحتی می توانند خودرو خود را عوض کنند و برای اکثريت (به جز آنان که به اصطلاح بيزينس پرسن هستند و همه جا بايد با کت و شلوار و کراوات ديده شوند) خودرو تشخص حساب نمی شود و بنابراين کسانی که هزينه سوخت برايشان مهم هست (مانند جوانان و دانشجويان) خودرو کوچک سوار می شوند(مانند تويوتا ترسل)، اهل تجمل خودرو اسپرت (مانند فورد ماستنگ) و اهل ورزش و تفريح و مسافرت خودرو استيشن (مانند نيسان پت فايندر و پاجرو) سوار می شوند.

نبوغ احمد خيامی در اين بود که بدون اينکه مقهور شهرت برخی از خودروها شود، توانست خودرويی انتخاب کند که هم هزينه کمتری برای جامعه ايران داشته و هم بيشترين سازگاری را با اين جامعه از خود نشان داده است. طوری که ترک کردن اين خودرو پس از حدود ۳۵ سال باز هم دشوار به نظر می رسد.
¤ نوشته شده در ساعت 14:56 توسط عضو ارشد کاخ سفید
پيام هاي ديگران ( بايگاني شده )( بايگاني شده )

دوشنبه، 24 اسفند، 1383
بی عنوان

و لکن من نگران نيروگاه هزار مگاواتی هستم.

مهدی
¤ نوشته شده در ساعت 10:40 توسط عضو ارشد کاخ سفید
پيام هاي ديگران ( بايگاني شده )( بايگاني شده )

يكشنبه، 9 اسفند، 1383
خوب و بد

ديروز به نقشه جهان نگاه می کردم که البته نقشه ای بود متعلق به قبل از فروپاشی شوروی. تقريبا همه کشورهای اطراف اين پديده بجز ژاپن و ترکیه در حال حاضر وضع اسفناکی دارند. آنگونه که من از تاریخ برداشت می کنم، حاکمان شوروی به دلیل ترس از فرو افتادن نظامشان در اثر جنگ متداول با همسایگان، خصوصا پس از جنگ جهانی دوم لایه ای از حکومتهای طرفدار خود را در اطراف شوروی ایجاد کردند. دخالتشان در امور داخلی کشورهای جنگ زده اروپای شرقی به نفع احزاب کمونیست و سپس کنترل کامل این احزاب (مانند آنچه در مورد چکسلواکی و مجارستان انجام شد) به عقیده من به دلیل ترس ایشان از برافتادن نظامشان بوده است که البته تبلیغات جهانی سازی کمونیسم هم با آن همراه بوده است. در ایران نیز اینان پس از جنگ جهانی دوم فعالیت بسیار شدیدی را جهت ایجاد یک حکومت حامی شوروی به عمل آوردند. اگر چه این فعالیتها عملاً به دلیل مخالفت سرمایه داری تق و لق ایران، مذهب قدرتمند حاکم، حکومت پادشاهی ضد کمونیسم و صد البته برنامه ریزیها و اقدامات و تبلیغات آمریکا (و بسیار ضعیفترو منفعت طلبانه تر از آن بریتانیا و فرانسه و آلمان) ناکام ماند، لکن ابزارهایی که روسها استفاده کردند وفرهنگ و ادبیاتی که برجای گذاشتند هنوزبه قوه خود باقی است ودر برخی موارد به دلیل سازگاری با روحیات سنتی ایرانیان و مذهب حاکم بر اکثریت جماعت ایران حتی تشدید هم شده است.
از مهمترین این موارد دشمنی با هرگونه داد و ستد (اگرچه طرفین معامله راضی و منتفع از معامله باشند) و سرمایه گذاری و مالکیت خصوصی می باشد.


البته لازم به ذکر است که ایده آل مارکسیستی "از هر کس به اندازه استعدادش و به هرکس به اندازه نیازش" بسیار پسندیده می باشد، لکن برای پیاده سازی چنین ساختاری در اجتماع، طبیعت انسان هنوز آماده نشده است. کسانی که چنین ادعایی دارند البته حق دارند گروهی از همکیشان خود را گرد هم آورند و سازمانی تشکیل دهند که راه خود را از سرمایه داری جدا کرده و مثلا گروهی از ایشان به کشاورزی مشغول شوند و گروهی به تولید علم و گروهی به ایجاد سرگرمی،وهرگونه که خواستند این جامعه را مدیریت کنند. آنان که در قرن گذشته علم مارکسیسم را در دست گرفتند، آنگاه که دیدند چنین سیستمی از تامین نیازکسان ناتوان است، انگشت اشاره را به سوی نسلی رفتند که بورژوایی تربیت شده بود، اعدامها و زندانهای سیاسی و انقلابات فرهنگی نیز نتوانست سلامت اجرا به چنین سیستمی بازگرداند که من آنرا غفلت اینان از طبیعت موجود بشری می دانم.

به هر حال تبليغات روسها در ایران بسيار شديد بود و در حالي که تبليغات آمريکایی ها در ایران بسيار محدود و سطحی بود، روسها ارتباط قدرتمندی با اقشار روشنفکر برقرار کرده بودند. یکی از موثرترین تکنیکهایشان هم قاطی کردن چیزهای خوب با تبلیغاتشان بود. در حالی که سرمایه داری ایران عملا در حوزه های فرهنگی فعالیت قابل توجهی نداشت، اینان با معرفی ظرفیتهای ادبیات و هنرهايی از قبیل تئاتر و موسیقی برای خود طرفدار جلب کردند. اینان با سازماندهی جوانان و زنان و آزاد سازی انرژی ایشان به قدرت بسیار بالایی در زمینه فرهنگی کشور دست پیدا کردند و از این راه ضربات جبران ناپذیری به کشور وارد ساختند.
پاکسازی اذهان از تفکرات ضد سرمایه داری یکی از چالشهای پیش روی طرفداران اصلاحات باید باشد. چنین پاکسازی علاوه براینکه زمینه ساز رشد اقتصادی و فرهنگی کشور خواهد بود، زمینه را برای ایجاد یک دولت قدرتمند (در اجرای اصلاحات) و دموکراتیک فراهم خواهد ساخت.
کسانی که سیستم موجود سرمایه داری را نمی پسندند، بهتر اینست که اصلاح را از خودشان شروع کنند. به عنوان مثال، اینکه کسی بدون اینکه زحمتی کشیده باشد، صرفا به خاطر اینکه فرزند فلان است ثروتی به ارث ببرد، از دیدگاه من به عنوان یکی از جنبه های منفی سرمایه داریست. در آمریکای سرمایه داری تا جایی که من می دانم پنجاه درصد ثروت شخص به عنوان مالیات به دولت –جامعه- می رسد. کسانی که دم از مارکسیسم می زنند بهتر است به جای اینکه از دیگران انتظار داشته باشند حاصل تلاششان را مجانی به جامعه عرضه کنند، بهتر است اگر با سرمایه داری مخالفند، بر خود سخت گرفته، ارث پدرشان را به فقرا ببخشند. متاسفانه من مارکسیستهای زیادی را می شناسم که دعواهای بیست ساله بر سر ارث پدری دارند.


مهدی
¤ نوشته شده در ساعت 4:23 توسط عضو ارشد کاخ سفید
پيام هاي ديگران ( بايگاني شده )( بايگاني شده )

جمعه، 7 اسفند، 1383
سخن گهر بار ناصر زرافشان

اين مطلب را از نامه دکتر ناصر زرافشان به فرخ نگهدار http://mag.gooya.com/politics/archives/024234.php

پيدا کردم که حرف خيلی درست و بجايی است خصوصا در مملکت نخيرستان

((...سرداران واقعي با فرمان دادن به سرداري نمي‌رسند، با بوجود آوردن و سازماندهي کردن سپاه خود به سرداري مي‌رسند. تخريب يا صرفا نقد سَلبي کار ديگران هنر نيست. ))

مهدی
¤ نوشته شده در ساعت 0:27 توسط عضو ارشد کاخ سفید
پيام هاي ديگران ( بايگاني شده )( بايگاني شده )

0 Comments:

Post a Comment

<< Home